ظاهر و باطن گناه در قرآن و کلام اهل بیت- قسمت ۲۱

۴-۴) آثار تشریعی
دستهای دیگر از مجازاتها تشریعی هستند. این مجازاتها را قانونگذار بشری یا الهی تدوین و تقنین میکند. هر چند این نوع از قانونگذاری نیز حساب و کتاب و میزانی واقعی (و لو نوشته نشده) دارد، اما از آن جهت که قلم به دست قانونگذار است آن را تشریعی می نامند.
قرآن کریم در باره حرام شدن برخی حلالها بر یهود بواسطه جرائم مالی آنها میفرماید: «فَبِظُلمٍ مِن الَّذینَهادوُا حَرَّمنا عَلَیهِم طَیِّباتٍ اُحِلَّت لَهُم وَ بِصَدِّهِم عَن سَبیلِ اللهِ کَثیراً وَ بِاَخذِهِم الرِّبا وَ قَد نُهوُا عَنه وَ بِاَکلِهِم اَموالَ النّاسِ بِالباطِلِ وَ اَعتَدنا لِلکافِرینَ عَذاباً اَلیما»:«به خاطر ظلمى که از ناحیه همینها که در یهودیت خود تعصب ورزیدند سر زد، ما چیزهایى را که قبلا برایشان حلال و طیب بود بر آنان حرام کردیم و نیز به خاطر اینکه با تلاش بسیار از راه خدا جلوگیرى مىکردند و ربا مىگرفتند با اینکه از آن نهى شده بودند و اموال مردم را به ناحق مىخوردند و ما براى کفر پیشگان از آنان عذابى دردناک آماده کردهایم » (النساء/۱۶۰و۱۶۱) یعنی این تحریم برای آنان نوعی مجازات تشریعی بوده است. (ر.ک طباطبائی، ۱۴۱۷: ۵، ۱۳۲)
بنا بر این برای برخی گناهان مجازاتهای تشریعی یاکیفر قانونی نیز وجود دارد به این معنی که قانونگذار الهی یا بشری برای مجازات یا جلوگیری از خطائی به صلاحدید خود مجازاتی برای عمل خلافی قرار میدهد. مانند حدود شرعی را که خداوند وضع کرده است و تعزیراتی که در احکام قضایی مطرح است و تعیین آن را خداوند به عهده حاکم شرع گزارده است.
۴-۵) آثار فردی
گناهان دارای آثار فردی متعددی هستند. از جمله:
۱-گناه سبب عدم استجابت دعا: امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «همانا بنده از خدا حاجتى مىخواهد، اقتضا دارد که زود یا دیر برآورده شود، سپس آن بنده گناهى انجام مىدهد خداوند به فرشته مىفرماید: حاجت او را روا مکن و او را محروم ساز زیرا در معرض خشم من درآمد و سزاوار محرومیت شد (کلینی، ۱۳۶۵: ۲، ۲۷۱)
۲-گناه سبب قطع روزى: امام باقر (علیه السلام) مىفرماید:« إنّ الرّجُل لَیَذنب الذَّنب فَیَدرء عنه الرّزق»:« مردى گناهى انجام مىدهد و در نتیجه روزى از او دور مىشود» (کافی، ۱۳۶۵: ۲، ۲۷۲)
۳-گناه سبب محرومیت از نماز شب: از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:« ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلوه اللیل»:« گاهى انسان گناه مىکند و از (اعمال نیکى همچون) نماز شب باز میماند » (کافی، ۱۳۶۵: ۲، ۲۷۳)
۴- مستی گناه:
از پیامبر خدا نقل شده که به ابن مسعود سفارش میکند:
از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدیدتر است. (مجلسی:، ۱۴۰۳: ۷۴، ۵۰۱)
انسانی که قوای عقلی او رو به ضعف بگذارد، هر خیری از او دور میشود و آمادگی هر اشتباه و خطایی را پیدا میکند. چرا که فرمودند: فقط با عقل است که هر خیری به دست می آید. (نوری، ۱۴۰۸: ۱۱، ۲۰۹)
۵- از بین رفتن محفوظات: همه دیده ایم که انسانها از نظر قوه حافظه برابر نیستند، بلکه با هم اختلاف دارند. اموری هم در زیاد و کم شدن حافظه تأثیر دارند که از آن جمله معصیت الهی است. بنابر روایات اهل بیت معصیت باعث از بین رفتن محفوظات از ذهن انسان میشود.
ابن مسعود از پیامبر نقل میکند:از گناهان بپرهیز چرا که گناهان از بین برنده خیرات هستند. وقتی بنده گناه میکند، به واسطه انجام آن، علمیرا که یاد گرفته بود فراموش میکند. (مجلسی، ۱۴۰۳: ۷۰، ۷۷۳)
۶-حذف نعمتها: یکی از آثار مهمیکه گناهان در زندگی هر فرد یا اجتماعی میگذارد از بین رفتن نعمتهایی است که خداوند به آنان عطا فرموده است. پایداری بسیاری از نعمتهای الهی مشروط به انجام ندادن گناه و اطاعت او است.
چنان که در قرآن کریم می خوانیم:«وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ وَ لکِن کَذَّبُوا فَأَخَذناهُم بِما کانُوا یَکسِبُونَ»:«و اگر اهل آبادیها ایمان می آوردند و پارسایی میکردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آنان میگشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب میکردند، گرفتارشان کردیم». (الاعراف/۹۶)
امیر مؤمنان علی میفرماید:«و ایم اللَّه! ما کان قوم قط فی غض نعمه من عیش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها، لان اللَّه لیس بظلام للعبید»:«به خدا سوگند هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی که مرتکب شدند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد. »
سپس افزود:«و لو ان الناس حین تنزل بهم النقم، و تزول عنهم النعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم، و وله من قلوبهم، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد»:«هر گاه مردم، موقعی که بلاها نازل میشود، و نعمتهای الهی از آنان سلب میگردد، با صدق نیت رو به درگاه خدا آورند، و با قلبهایی آکنده از عشق و محبت به خدا از او درخواست حل مشکل کنند، خداوند آنچه را از دستشان رفته به آنان باز میگرداند، و هر گونه فسادی را برای آنان اصلاح میکند». (نهج البلاغه، ۱۴۱۲:۲، ۹۲)
۷- عدم ایمنی از مصائب و بلایا: امیرمؤمنان على فرمودند: گنهکار نباید خود را از بلاهاى شبانه و حوادث ناگهانى ایمن بداند (کلینی، ۱۳۶۵:۲، ۲۶۹)
از امیر المومنین نقل شده که فرمودند:مؤمن در جسم یا مال یا فرزندان یا مرتبطین خود دچار بلا و گرفتاری میشود چرا که خداوند فرمود:« وَ ما أَصابَکُم مِن مُصیبَه فَبِما کَسَبَت أَیدیکُم وَ یَعفُوا عَن کَثیرٍ»:« و هر مصیبتی به شما رسد پس به سبب دستاورد شماست و بسیاری از خطاهای شما را میبخشد. » (الشوری/۳۰) (مجلسی، ۱۴۰۳: ۷۵، ۵۲)
در روایات آمده که هرچه انسانها گناهان جدیدتری را انجام دهند باعث میشود بلاهای جدیدتری بر سر آنان ببارد. (کلینی، ۱۳۶۵: ۲، ۵۷۲) و نیز از جمله عواقب شوم دیگر گناهان عبارتند از: قطع باران، ویرانى، خشم و لعن الهى، بلاهاى بى سابقه، پشیمانى، پرده درى و رسوایى، کوتاهى عمر،اندوه، بیمارى و غیره.
ارتباط بلاهایی که در اثر گناه نازل میشود، به قبح ذاتی گناه برمیگردد و این که هر گناهی آثاری تکوینی دارد. روابط نا مشروع باعث شیوع بیمارهای مقاربتی است و اصولا یک علت بیولوژیک منع آن، همین است. تولد بچههای نا مشروع باعث شیوع بحرانهای عاطفی و اخلاقی در جامعه و سقوط آن جامعه پس از چند نسل میشود. لواط باعث ایدز است. بی عدالتی اقتصادی باعث عیاشی عدهای و به فساد کشیده شدن گروهی دیگر میشود و همچنین دزدی، رشوه و انواع و اقسام مفاسد اجتماعی را به بار می آورد. آه ستم دیده میتواند نازل کننده بلایای طبیعی باشد، چنانکه خشم خداوند باعث زلزله و دیگر بلایایی خواهد بود که بارها رخ داده است. اگر رحمت و غفاریت خداوند نبود و وجود بندگان خاص خدا که در میان مردم پنهانند و برای آنها دعا و از جانب آنها استغفار میکنند چه بسا خداوند بساط این دنیا را بر می چید و خلق دیگر می آفرید:«وَاللهُ الغَنِیّ وَ اَنتُم الفُقَراءُ وَ اِن تَتَوَلّوا یَستَبدِل غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوُا اَمثالَکُم»:« خدا بىنیاز است و شما نیازمندید و اگر روى برتابید خداوند مردمى دیگر به جاى شما مىآورد که همسان شما نخواهند بود». (محمد/۳۸) (همچنین ر.ک قرائتی، ۱۳۹۰:۲۵۴تا۲۵۸)
۴-۶) آثار اجتماعی
بدون شک هر امری که در عالم اتفاق می افتد بدون علت نیست. از آن جمله بلاها و مشکلاتی است که بر سر راه افراد یا جوامع نهاده میشود و بدانها گرفتار میشوند. اگر انسانها در مدار بندگی خداوند قدم بر میداشتند از بسیاری از بلاها و مشکلات در امان بودند و همواره در حفظ و حراست خداوند به سر میبردند. اما بر اثر انجام گناه و معصیت الهی مستحق نزول بلا میشوند.
در سوره شوری می خوانیم:«وَ ما أَصابَکُم مِن مُصیبَه فَبِما کَسَبَت أَیدیکُم وَ یَعفُوا عَن کَثیرٍ»:«و هر مصیبتی به شما رسد پس به سبب دستاورد شماست! و (خداوند) بسیاری (از خطاهای شما) را میبخشد. » (الشوری /۳۰)
در ذیل همین آیه در تفسیر المیزان می خوانیم:مصائب و ناملایماتی که متوجه جامعه شما میشود، همه به سبب گناهانی است که مرتکب میشوید، و خدا از بسیاری از آن گناهان درمیگذرد و شما را به جرم آن نمیگیرد. پس آیه شریفه در معنای این آیات است: «ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما کَسَبَت أَیدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُم یَرجِعُونَ» اگر فساد در خشکی و دریا پیدا شود، به سبب گناهانی است که مردم میکنند، و پیدا شدن آن برای این است که خداوند نمونهای از آثار شوم اعمالشان را به ایشان بچشاند، شاید برگردند. (الروم/۴۱) (طباطبائی، ۱۴۱۷: ۱۸، ۵۹)
در روایات اهل بیت بیان شده که هر گناه بلای خاصی را در پی خواهد داشت و اثر هر گناه را بیان کردهاند. به عنوان مثال در مورد زنا فرمودهاند که هرگاه زنا در جامعه زیاد و علنی شود موجب زیاد شدن زلزله میشود. (شیخ طوسی، ۱۳۶۴: ۳، ۷۴۱)
خداوند متعال در قرآن مجید با بیان سرگذشت و تاریخ اقوام گذشته فقط قصد نقل تاریخ نداشته، بلکه بارها از مردم می خواهد که از سرنوشت اقوام عبرت بگیرند. بنابراین اگر جامعهای فقط اسمی از اسلام را داشته باشد ولی در عمل پای بند به اصول و اعتقادات اسلام نباشد و دستورات پیامبر اکرم را نادیده بگیرد و مرتکب گناه شود دچار هلاکت خواهد شد. «وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ وَ لکِن کَذَّبُوا.. » و اگر مردم شهرها ایمان می آوردند و تقوی پیشه میکردند، ما برکتهایی از آسمان و زمین به رویشان میگشودیم، اما به جای ایمان و تقوی تکذیب کردند (سوره اعراف آیه۹۶).
و میفرماید:«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم» خدا نعمتهای هیچ قومیرا دگرگون نمی سازد، تا آنکه خودشان وضع خود را دگرگون کنند و رفتار خود را تغییر دهند. (رعد/۱۱)
و آیات دیگری که همه دلالت دارد بر اینکه بین اعمال آدمی و نظام عالم، ارتباطی خاص برقرار است. به طوری که اگر جوامع بشری عقاید و اعمال خود را بر طبق آنچه فطرت اقتضا دارد وفق دهند، خیرات به سویشان سرازیر و درهای برکات به رویشان باز میشود، و اگر در این دو مرحله به فساد بگرایند، زمین و آسمانشان هم تباه میشود، و زندگیشان را تباه میکند.
این، آن حقیقتی است که سنت الهی اقتضای آن را دارد، همان سنت که حاکم بر سنت رزق است، یعنی سنت امتحان و استدراج و املاء که در این صورت به جای چشاندن نمونهای از آثار سوء اعمالشان، نعمت را به سویشان سرازیر میکند، تا به طور کلی با فساد خو بگیرند، و سراسر جهان برای نابودیشان یک جهت شده، عوامل و اسبابش برای منقرض ساختن آنان بسیج شوند، هم چنان که فرموده: «ثُمَّ بَدَّلنا مَکانَ السَّیِّئَه الحَسَنَه حَتَّی عَفَوا وَ قالُوا قَد مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذناهُم بَغتَه وَ هُم لا یَشعُرُونَ»:«آن گاه به جاى بدى خوبى آوردیم تا فزونى گرفتند، و گفتند: بیمارى و سختى به پدران ما نیز مىرسید پس ناگهان در آن حال که بىخبر بودند، ایشان را بگرفتیم. » (الاعراف/۹۵) (ر.ک طباطبایی، ۱۴۱۷: ۸، ۲۰۰)
قرآن کریم تصریح میکند که عذاب نازل شده بر جوامع با حساب و کتاب بوده است و نتیجه اعمال خودشان است::«وَ کَایَن مِن قَریه عَتَت عَن اَمرِ رَبها وَ رُسُلهِ فَحاسَبنها حِساباً شَدیداً وَ عَذَّبناها عَذاباً نُکراً»:«چه بسیار آبادیها که از فرمان خدا و رسولانش سرپیچى کردند و ما به دقت حساب آنها را رسیدیم و به سختى عذابشان کردیم». (الطلاق/ ۸) (در باره سنتهای الهی در فصل ۴-۹ بحث خواهد شد)
از دیگر آثار اجتماعی گناه میتوان: تسلط اشرار در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر، فقر عمومیدر اثر ظلم و بی عدالتی اقتصادی و ربا خواری، بیماریهای همه گیر در اثر گناهان جنسی را نام برد.
۴-۷) مجازات یا مکافات دنیوی
در یک تقسیم بندی کلی دیگر میتوان عذاب را به عذاب دنیوی و اخروی تقسیم نمود، این تقسیم بندی خود از آیات قرآن بدست می آید:«فَاَمَّا الَّذینَ کَفَروُا فَاُعَذِّبَهُم عَذاباً شَدیداً فِی الدُّنیا وَ الآخِرَه وَ ما لَهُم مِن ناصِرین» (آل عمران/۵۶). چرا که حق تعالی به حکمت و عدالت خود جزای بعضی از اعمال سوء را در دنیا به انسانها می چشاند و جزای بعضی دیگر را به آخرت وا میگذارد. پیامبر به امام علی فرمود:« یا على! ما من خدش عود و لانکبه قدم الا بذنب» «اى على! هر خراشى که از چوبى به انسان مىرسد و هر لغزش قدمى بر اثر گناهى است که از او سرزده است». (کلینی، ۱۳۶۵: ۲، ۴۴۵) به عبارت دیگر، هر عملى داراى عکسالعمل و هر کنشى داراى واکنش است. در حدیث است که تحقیر مؤمن باعث حقارت در دنیا و آخرت میشود. (شیخ صدوق، ۱۳۶۸:۲۵۰) امام صادق فرمودند:
«از گناهانی که موجب پشیمانیاند، قتل است؛ آن گناهی که بلا نازل میکنند، ستم است؛ و آن که پرده درد، می خواری است؛ و آن که روزی را بند می آورد، زناست؛ و آن که مرگ را زود میرساند، قطع رحم است؛ و آن که دعا را برمیگرداند و فضا را تیره می سازد، ناسپاسی پدر و مادر است. »
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |