هر کسی ممکنه تعریف متفاوتی از شادی داشته باشه اما فیلسوفان و متفکران بزرگی مانند کیِرکگارد، سقراط، کنفوسیوس و نیچه تعاریف خاصی از شادی دارن. در ادامه به تعدادی از این تعاریف باحال می پردازیم.

برتراند راسل (Bertrand Russell)

غیرعادیه که شخصی مانند برتراند راسل که به ریاضیات، علوم و منطق علاقه داره وارد بحث در مورد “شادی” شه.
با این وجود تعریف اون از شادی به این مضمون که شادی تسلیم شدن در مقابل احساس داخلی عشقه بسیار باحال و درست به نظر می رسه طوری که تحقیقات علمی هم نظر اونو تایید کرده.

فردریش نیچه (Friedrich Nietzsche)

از نظر نیچه، این فیلسوف پوچ گرای سبیلو، شادی کنترل داشتن روی فضای اطرافه. این فیلسوف بنام آلمانی بیشتر در مورد اثرات داشتن قدرت (و البته نداشتن اون) روی تجربیات زندگی افراد مطالبی می نوشت. وقتی که افراد در مقابل کسی یا موضوعی وای میستن و تسلیم نمی شن در خود احساس قدرت می کنن که این حس قدرت داخلی به اونا شادی می بخشه.

جون استوارت میل (John Stuart Mill)

جون استورات میل رو باید غول لیبرالیسم نامید که مطمئنا بهترین و بزرگ ترین چهره آزادی خواه در طول تاریخه. در مورد تعریف عبارت “شادی”، اونم با تعاریف فیلسوفان یونان باستان موافقه. میل به جای اشباع کردن زندگی خود از نیازای مادی، به سود گرایی عقیده داره.
اون عقیده داره که هر چیزی رو باید با یه هدف خاص استفاده کرد و اگه چیزی هیچ احتیاجی رو از شما برطرف نکرد باید اونو از زندگی خود خط بزنین.

سقراط (Socrates)

از نظر سقراط شادی به وسیله بقیه یا از جایی دیگه به آدم اعطا نمی شه بلکه شادی یه موفقیت شخصی و درونیه که افراد در درون خود حس می کنن. با کم شدن نیازای خود می تونیم از لذتای کمتر بیشترین شادی رو بدست بیاریم.

کنفوسیوس (Confucius)

تعریف کنفوسیوس از شادی در طول تاریخ در کتابایی مانند ” قدرت تفکر مثبت” مشخص شده و در تحقیقات رفتار درمانی شناختی هم تایید شده.
این تعریف به آدم کمک می کنه که رابطه بین فکرا، احساسات و رفتار خود رو درک کنه.
براساس تفکر کنفوسیوسی هرچه بیشتر به شادی فکر کنیم و خودمون رو خوشحال بدونیم، شادی بیشتر خود رو به ما نشون میده.

این مطلب را هم از دست ندهید :   نرده حفاظ شاخ گوزنی: زیبایی در طراحی معماری

سنکا (Seneca)

این فیلسوف مکتب رواقی (Stoic) عمیقاً به چیزی باور داره که روانشناسان امروزی اونو “منبع کنترل” می گن. در بعضی افراد این منبع خارجیه و فکر می کنن که نیروهایی از بیرون رفتارای اونا رو کنترل و هدایت می کنه.
اما در بقیه افراد، که سنکا اونا رو افراد خوشحال می نامد، منبع کنترل در درون خود فرده.

لائو تسه (Lao Tzu)

هیچکی نمی دونه که لائو تسه در واقع کی بوده و همه اونو با نام “پیرمرد” می شناسن. با این وجود باور اون به زندگی در لحظه در طول تاریخ طرفداران بسیاری رو به خود جلب کرده و روانشناسان هم تاثیر مثبت این نوع تفکر رو تایید کردن.

بعضی از تحقیقات نشون دادن که به گفته افراد اونا بیشترین لذت رو  وقتی می برن که به کاری که در حال انجام اون هستن توجه کافی داشته و مربوط به زمان حاله نه گذشته یا آینده: مانند یه گفتگوی لذت بخش یا یه کار خلاقانه.

سورن کیِرکگارد (Soren Kierkegaard)

به نظر کیِرکگارد شادی از زندگی کردن در لحظه و لذت بردن از اون نشأت میگیره. وقتی که از تبدیل کردن اتفاقات دور و برمون به مسئله و مشکل دست ورداریم و به این اتفاقات به چشم تجربه هایی گرانبها نگاه کنیم می تونیم از اونا لذت ببریم.

هنری دیوید ثورو (Henry David Thoreau)

این نویسنده آنارشیست و طرفدار نافرمانی مدنی هدفی منفعلانه رو واسه رسیدن به شادی گسترش می کنه.
همونطور که به صورت مفصل در کتاب “والدن” اومده، ثورو به شکستن سنتا علاقه داره و از عادت کردن دوری می کنه.
براساس تفکر اون با سپردن خود به اتفاقات میشه به یه حس شادی بزرگ و رویایی رسید. اونم مانند دیگه فلاسفه بر زندگی کردن در لحظه تاکید می کنه.